خر هم حیوان نجیبی است!!!
فکر کنم نرخ ب?کار? در م?ان سلول ها? خاکستر? مغزم به چ?ز? نزد?ک به نود و پنج ـ شش درصد رس?ده باشد، مغز بحران زده من ولو شده تو? کاسه سرم و ه?کل چاق و چروک?ده اش را آنچنان پهن کرده که د?گر ه?چ جا?? برا? ه?چ چ?ز باق? نمانده! کاش مغزم کم? کوچکتر بود مثلا اندازه ?ک توپ تن?س و ?ااصلا اندازه ?ک فندق. آن وقت مد?ر?تش راحت تر بود، م? شد به راحت? کنترلش کرد. مد?ر?ت دو سه هزار سلول خاکستر? که کار? نداشت، ول? الان ا?ن همه سلول ب?کار و ب? عار سخت نگرانم کرده، و همانطور که م? دان?داکثر بدبخت? ها ز?ر سر هم?ن ب?کار? است. لعنت? ها! (سلول ها? خاکستر? مغزم را م? گو?م) دارند به راه ها? خلاف کش?ده م? شوند. برا? خودشان باند و گروه راه انداخته اند. هر کدام هم برا? خودشان نظر? دارند. ?ک عده گ?ر سه پ?چ داده اند که ما ف?لتر شکن و ساکس و کر?و و ... م? خواه?م، ?ک سر? در تدارک سفر شمال و مشروب و و?لا و غ?ره هستند. عده ا? ن?ز در پ? تدارک مراسم? هستند که ن?کوت?ن خون را بالا ببرند و نسبت به سطح پا??ن ن?کوت?ن خون ا?ن جانب معترض م? باشند. خلاصه هر کدام به سمت? م? روند برا? خودشان. و من هر چقدر با ا?ن پنج ـ شش درصد سلول خاکستر? مثبت، م? اند?شم! م? ب?نم سخت در خطرم. کاش مغزم کم? کوچکتر بود. اصلا کاش ?ک ح?وان بودم با مغز? به قاعده ?ک دو ر?ال?. کاش خرس?، روباه?، شغال?، اسب? چ?ز? بودم...
- ۹۳/۰۴/۰۶
من الان در اوج ب?کار? کل? کار دارم ...
ول? خب نوشته هاتون اونقدر ز?بان ک ادمو ترغ?ب م? کنن ب خوندن
ا?ن ز?با?? هم ب?شترب خاطر ا?نه ک ? جورا?? روزمرگ? هاتونو م? نو?س?ن
تو? ا?ن دوره و زمونه عاد? بودن و عاد? نوشتن خودش اوج خاص بودنه
هر وب? ک سر م?زن? ?ا عشقش ولش کرده ?ا باش بهم زده ?ا عشقشو دزد?دن ?ا ....
ادم افسردگ? م?گ?ره تو? ا?ن فضا
و دلش تنگ م?شه برا? اندک? روز مرگ?
من خودمم گاه? روزمرگ? هامو م?نو?سم
تو? ا?ن فضا? مجاز?
ول? خب ب قول شما کاغذ و قلم کجا و فضا? مجاز? کجا؟
قابل مقا?سه ن?ستن ...
البته
گاه? اوقات ادم دوست داره روزمرگ? ?ا روز نوشت هاشو ? کس? ?ا کسان? بخونن
در ا?ن صورت فضا? مجاز? گز?نه ? مناسب تر?ه
-------------------------------------
ببخش?د بابت طولان? شدن ا?ن نظر
حرف است د?گر
نم? توان گاه? جلو?ش را گرفت ...!