اندر احوالات تنبان های چسبان پایتخت...
روزی روزگاری در این مکان دستنوشته ای بود به قلم بنده در باب تنبان های چسبان که به دلایل نا معلومی مفقود! گردید. این تنبانها از بلاد خارجه و توسط میرزا قلی خان قاچاقچی و پسران وارد شهر طهران گشته بود. میرزا قلی خان و پسران که پیش از این به امر واردات کالاهای اساسی منجمله سیگار و سقز و تنباکوی معطر و غیره مشغول بودند در یکی از سفرها ی خارجه این تنبان را در سر یکی از فلکه های فرانسه بر تن یک بانوی فرنگی دیده و پسندیده و چند ثوب را به عنوان سوغات فرنگ جهت عهد و عیال می آورند که هم اهل منزل نو نوار گردند و هم روابط عاطفی بین زوجین تحکیم گردد. (به گفته فرنگی ها این تنبان ها موجب تحکیم بنیان خانواده و روابط فی ما بین زن و شوهر می گشت) اما اما منزل میرزا قلی خان (منزل همان عیال می باشد) یک روز این تنبان چسبان را به قصد فخر فروشی پوشیده و به نزد جاری خود روانه گشت. و در حین روانه شدن با تنبان چسبان، چشم مردمان به تنبان و محتویات افتاده، بسیار مسرور میگردند. وبا خود می اندیشند که چه تنبان فاخر و زیبایی! پس با شتاب و عجله به زیر زمینهای خود در حوالی کوچه برلن رفته بساط دوخت تنبانها را فراهم نموده و انواع و اقسام آن را به قیمتی کمتر از مشابه خارجی تولید کرده و کار را بدانجا رساندند که میرزا قلی خان و پسران دست از قاچاق کشیده و روی به صادرات این تنبانها از طهران به سایر بلاد خارجه آوردند. خیل عظیمی از بانوان نیز دو جین، دو جین از این تنبانها خریده و تا می توانستند عکس گرفته و در کتاب چهره! منتشر نمودند و خود را در معرض دید قرار داده تا بلکم با یاری از ویژگی ایجاد مهر و علاقه این تنبانها به مراد دل خو که همانا همسری خوب وشایسته بود برسند.
- ۹۳/۰۵/۰۷
از دست رفتم ، حواسم هست :)
:)